تاریکی مهر

اگر تنها ترین تنها شوم باز خدا هست...دیدنش آسان است سخت آنست نبینی اورا

تاریکی مهر

اگر تنها ترین تنها شوم باز خدا هست...دیدنش آسان است سخت آنست نبینی اورا

حسرت ...

حسرت نگاه پنجره‌ها را گرفته است
بغضی گلوی زخمی ما را گرفته است

کی این سفر به آخر خود می‌رسد، ببین
دستم چگونه، دست دعا را گرفته است

در انتظار آمدنت، لحظه می‌کشیم
یک عمر انتظار کجا را گرفته است

آن قدر عاشقیم که عشق تو از نگاه
پس کی، کجا چگونه، چرا؟ را گرفته است

حالا غروبها همه بارانی‌اند و بس
باران عجیب حال هوا را گرفته است

برگرد و با وسیع خودت آسمان بساز
غربت نه آسمان، همه جا را گرفته است

بشکن طلسم غربت ما را، دعا بخوان
دستی از این قبیله، خدا را گرفته است

سر در گمیم بین غزلهای نیمه جان
حال و هوای قافیه ما را گرفته است

نظرات 6 + ارسال نظر
رینی سه‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:07 ب.ظ http://www.rainbowmagics.com/blog/

...وبلاگ زیبایی داری ... حال و هواب بلاگت ما را گرفته است :X ....

someone سه‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:22 ب.ظ http://yaveh-gooyan.blogsky.com

سلام . قشنگ بود اما از همه اینها قشنگتر جمله ای بود که اون بالا نوشته بودی
اگر تنها ترین تنها شوم باز خدا هست...دیدنش آسان است سخت آنست نبینی اورا

موفق باشی

مرد تنها سه‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1385 ساعت 06:41 ب.ظ http://4m.blogfa.com

سلام عزیزم
ممنونم که سر زدی
ولی منو ببخش که دیر اومدم
الحق وبت زیباست
منو لینک کن دوست داشتی
خبرم کن منم لینکت کنم
منتظرتم
بای بای
مرد تنها

غریبه چهارشنبه 6 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:19 ق.ظ http://www.matroud.com

حسرت نگاه را میفهمم...

مان چهارشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:03 ب.ظ

راحله شنبه 23 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 06:26 ب.ظ

خیلی قشنگ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد